••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع أَلَا وَ إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ- وَ أَشَدُّ

مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ- وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ- أَلَا وَ إِنَّ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْبِ

 

و درود خدا بر او، فرمود: آگاه باشيد که فقر نوعی بلا است. و سخت‌تر از تنگدستی بيماری تن و سخت تر از بيماری تن، بيماری قلب است، آگاه باشيد که همانا عامل تندرستی تن، تقوای دل است.
 
(اقتصادی، بهداشتی) 

 
 
 
 


وَ قَالَ ع مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ: وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى: مَنْ فَاتَهُ حَسَبُ نَفْسِهِ لَمْ يَنْفَعْهُ حَسَبُ آبَائِهِ

 

 و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که کردارش او را به جايی نرساند، بزرگی خاندانش، او را به پيش نخواهد راند. [در نقل ديگری آمده که‌] آن کس که ارزش خويش را دست بدهد، بزرگی خاندانش او را سودی نخواهد رساند.
(اخلاقی، اجتماعی)

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع مَا الْمُبْتَلَى الَّذِي قَدِ اشْتَدَّ بِهِ الْبَلَاءُ- بِأَحْوَجَ إِلَى الدُّعَاءِ- الَّذِي لَا يَأْمَنُ الْبَلَاءَ

و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که به شدّت گرفتار دردی است نيازش به دعا بيشتر از تندرستی است که از بلا در امان است نمی‌باشد.
 
(معنوی) 
 
 
 
 
 
 

وَ قَالَ ع النَّاسُ أَبْنَاءُ الدُّنْيَا- وَ لَا يُلَامُ الرَّجُلُ عَلَى حُبِّ أُمِّهِ

 

و درود خدا بر او، فرمود: مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ کس را بر دوستی مادرش نمی‌توان سرزنش کرد.
(اخلاقی، تربيتی) 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 17 فروردين 1399برچسب:نهج البلاغه,امام علی,امیرالمومنین,پند اخلاقی,پند معنوی,تربیتی,دعا,درد,گرفتاری,تندرستی,بلا,امان,مردم,فرزندان دنیا,مادر,دوستی, ساعت 15:17 توسط آزاده یاسینی


حکمت نهج البلاغه

   وَ قَالَ ع سُوسُوا إِيمَانَكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ- وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ 

 و درود خدا بر او، فرمود: ايمان خود را با صدقه دادن، و اموالتان را با زکات دادن نگاه‌داريد، و امواج بلا را با دعا از خود برانيد .
(اخلاقی، اقتصادی)

 

 
  
 
 
 

وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ ع لِكُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ النَّخَعِيِّ- قَالَ كُمَيْلُ بْنُ زِيَادٍ- أَخَذَ بِيَدِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع- فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ- ثُمَّ قَالَ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ- إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا- فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ‏   

- النَّاسُ ثَلَاثَةٌ- فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ- وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ- لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ- يَا كُمَيْلُ الْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ الْمَالِ- الْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ- وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ يَزْكُوا عَلَى الْإِنْفَاقِ- وَ صَنِيعُ الْمَالِ يَزُولُ بِزَوَالِهِ- يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ دِينٌ يُدَانُ بِهِ- بِهِ يَكْسِبُ الْإِنْسَانُ الطَّاعَةَ فِي حَيَاتِهِ- وَ جَمِيلَ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ- وَ الْعِلْمُ حَاكِمٌ وَ الْمَالُ مَحْكُومٌ عَلَيْهِ- يَا كُمَيْلُ هَلَكَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْيَاءٌ- وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ- أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ- هَا إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً- بَلَى أَصَبْتُ لَقِناً غَيْرَ مَأْمُونٍ عَلَيْهِ- مُسْتَعْمِلًا آلَةَ الدِّينِ لِلدُّنْيَا- وَ مُسْتَظْهِراً بِنِعَمِ اللَّهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ بِحُجَجِهِ عَلَى أَوْلِيَائِهِ- أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ لَا بَصِيرَةَ لَهُ فِي أَحْنَائِهِ- يَنْقَدِحُ الشَّكُّ فِي قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ- أَلَا لَا ذَا وَ لَا ذَاكَ- أَوْ مَنْهُوماً بِاللَّذَّةِ سَلِسَ الْقِيَادِ لِلشَّهْوَةِ- أَوْ مُغْرَماً بِالْجَمْعِ وَ الِادِّخَارِ

 

 - لَيْسَا مِنْ رُعَاةِ الدِّينِ فِي شَيْ‏ءٍ- أَقْرَبُ شَيْ‏ءٍ شَبَهاً بِهِمَا الْأَنْعَامُ السَّائِمَةُ- كَذَلِكَ يَمُوتُ الْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِيهِ- اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ- إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً- لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ- وَ كَمْ ذَا وَ أَيْنَ أُولَئِكَ أُولَئِكَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً- وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً- يَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّنَاتِهِ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ- وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ- هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِيقَةِ الْبَصِيرَةِ- وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْيَقِينِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ- وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ- وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى- أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ- آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ- انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا شِئْتَ  

و درود خدا بر او، فرمود: (کميل بن زياد می‌گويد: امام دست مرا گرفت، و به سوی قبرستان کوفه برد، آنگاه آه پردردی کشيد و فرمود) ای کميل بن زياد اين قلب‌ها بسان ظرفهايی هستند، که بهترين آنها، فراگيرترين آنهاست، پس آنچه را می‌گويم نگاه‌دار: 
  1- اقسام مردم (مردم شناسی   

مردم سه دسته‌اند، دانشمند الهی، و آموزنده‌ای بر راه رستگاری، و پشّه‌های دست خوش باد و طوفان و هميشه سرگردان، که به دنبال هر سر و صدايی می‌روند، و با وزش هر بادی حرکت می‌کنند، نه از روشنايی دانش نور گرفتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند.  

2- ارزش‌های والای دانش  

ای کميل: دانش بهتر از مال است، زيرا علم، نگهبان تو است، و مال را تو بايد نگهبان باشی مال با بخشش کاستی پذيرد امّا علم با بخشش فزونی گيرد، و مقام و شخصيّتی که با مال به دست آمده با نابودی مال، نابود می‌گردد. ای کميل بن زياد شناخت علم راستين (علم الهی) آيينی است که با آن پاداش داده می‌شود، و انسان در دوران زندگی با آن خدا را اطاعت می‌کند، و پس از مرگ، نام نيکو به يادگار گذارد. دانش فرمانروا، و مال فرمانبر است.  

3- ارزش دانشمندان   

ای کميل ثروت اندوزان بی تقوا مرده گرچه به ظاهر زنده‌اند، امّا دانشمندان، تا دنيا برقرار است زنده‌اند، بدن‌هايشان گرچه در زمين پنهان امّا ياد آنان در دل‌ها هميشه زنده است.   

4- اقسام دانش پژوهان  

بدان که در اينجا (اشاره به سينه مبارک کرد) دانش فراوانی انباشته است، ای کاش کسانی را می‌يافتم که می‌توانستند آن را بياموزند آری تيز هوشانی می‌يابم امّا مورد اعتماد نمی‌باشند، دين را وسيله دنيا قرار داده، و با نعمت‌های خدا بر بندگان، و با برهان‌های الهی بر دوستان خدا فخر می‌فروشند. يا گروهی که تسليم حاملان حق می‌باشند امّا ژرف انديشی لازم را در شناخت حقيقت ندارند، که با اوّلين شبهه‌ای، شک و ترديد در دلشان ريشه می‌زند پس نه آنها، و نه اينها، سزاوار آموختن دانش‌های فراوان من نمی‌باشند. يا فرد ديگری که سخت در پی لذّت بوده، و اختيار خود را به شهوت داده است، يا آن که در ثروت اندوزی حرص می‌ورزد، هيچ کدام از آنان نمی‌توانند از دين پاسداری کنند، و بيشتر به چهارپايان چرنده شباهت دارند، و چنين است که دانش با مرگ دارندگان دانش می‌ميرد.  

5- ويژگی‌های رهبران الهی  

آری خداوند زمين هيچ گاه از حجّت الهی خالی نيست، که برای خدا با برهان روشن قيام کند، يا آشکار و شناخته شده، يا بيمناک و پنهان، تا حجّت خدا باطل نشود، و نشانه‌هايشان از ميان نرود. تعدادشان چقدر و در کجا هستند به خدا سوگند که تعدادشان اندک ولی نزد خدا بزرگ مقدارند، که خدا به وسيله آنان حجّت‌ها و نشانه‌های خود را نگاه می‌دارد، تا به کسانی که همانندشان هستند بسپارد، و در دل‌های آنان بکارد، آنان که دانش، نور حقيقت بينی را بر قلبشان تابيده، و روح يقين را دريافته‌اند، که آنچه را خوشگذاران‌ها دشوار می‌شمارند، آسان گرفتند، و با آنچه که ناآگاهان از آن هراس داشتند أنس گرفتند. در دنيا با بدن‌هايی زندگی می‌کنند، که ارواحشان به جهان بالا پيوند خورده است، آنان جانشينان خدا در زمين، و دعوت کنندگان مردم به دين خدايند. آه، آه، چه سخت اشتياق ديدارشان را دارم کميل هر گاه خواستی باز گرد. 
(علمی، اخلاقی، اعتقادی) 

 

 

 

 

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ قَالَ ع أَلَا وَ إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ - وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ

- وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ - أَلَا وَ إِنَّ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْبِ

 و درود خدا بر او، فرمود: آگاه باشيد که فقر نوعی بلا است.
و سخت‌تر از تنگدستی بيماری تن و سخت تر از بيماری تن، بيماری قلب است،
آگاه باشيد که همانا عامل تندرستی تن، تقوای دل است.
(اقتصادی، بهداشتی)

 
 

وَ قَالَ ع لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ - وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ
- وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ - وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ - وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ
- مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ - أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ

 و درود خدا بر او، فرمود: مؤمن بايد شبانه روز خود را به سه قسم تقسيم کند،
زمانی برای نيايش و عبادت پروردگار، و زمانی برای تأمين هزينه زندگی،
و زمانی برای واداشتن نفس به لذّت‌هايی که حلال و مايه زيبايی است.
خردمند را نشايد جز آن که در پی سه چيز حرکت کند: کسب حلال برای تأمين زندگی،
يا گام نهادن در راه آخرت، يا به دست آوردن لذّت‌های حلال.
(اخلاقی، اجتماعی، اخلاق خانواده)

 

 


حکمت نهج البلاغه

 وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلًا يَضْحَكُ فَقَالَ - كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ - وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ - وَ كَأَنَّ الَّذِي نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ - نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ - ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ -

 و درود خدا بر او، فرمود: (در پی جنازه‌ای می‌رفت و شنيد که مردی می‌خندد.) گويی مرگ بر غير ما نوشته شده، و حق جز بر ما واجب گرديد، و گويا اين مردگان مسافرانی هستند که به زودی باز می‌گردند، در حالی که بدن‌هايشان را به گورها می‌سپاريم، و ميراثشان را می‌خوريم. گويا ما پس از مرگ آنان جاودانه‌ايم آيا چنين است، که اندرز هر پند دهنده‌ای از زن و مرد را فراموش می‌کنيم و خود را نشانه تيرهای بلا و آفات قرار داديم.
(اخلاقی، اجتماعی)
 


وَ قَالَ ع غَيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَانٌ

 و درود خدا بر او، فرمود: غيرت زن، کفر آور، و غيرت مرد نشانه ايمان اوست.
(علمی، اخلاقی)


صاحبان باغ یمن

*بي ترديد ما آنان را آزموديم همان گونه که صاحبان آن باغ را آزموديم، هنگامي که سوگند خوردند که صبحگاهان حتماً ميوه هاي باغ را بچينند،

*و چيزي از آن را استثنا نکردند.
*پس در حالي که صاحبان باغ در خواب بودند، بلايي فراگير از سوي پروردگارت آن باغ را فرا گرفت.
*و آن باغ سرسبز همچون شب سياه و ظلماني شد.
*وهنگام صبح يکديگر را آواز دادند،
*که اگر قصد چيدن ميوه داريد بامدادان به سوي کشتزار و باغتان حرکت کنيد؛
*پس به راه افتادند در حالي که آهسته به هم مي گفتند:
*امروز نبايد نيازمندي در اين باغ بر شما وارد شود
*و بامدادان به قصد اينکه تهيدستان را محروم گذارند به سوي باغ روان شدند.
*پس چون ديدند، گفتند: يقيناً ما گمراه بوده ايم 
*بلکه ما محروميم.
*عاقل ترينشان گفت: آيا به شما نگفتم که چرا خدا را ياد نمي کنيد
*گفتند: پروردگارا! تو را به پاکي مي ستاييم، مسلماً ما ستمکار بوده ايم.
*پس به يکديگر رو کرده به سرزنش و ملامت هم پرداختند.
*گفتند: واي بر ما که طغيان گر بوده ايم.
*اميد است پروردگارمان بهتر از آن را به ما عوض دهد چون ما به پروردگارمان راغب و علاقه منديم.
*چنين است عذاب و عذاب آخرت اگر معرفت و آگاهي داشتند، بزرگ تر است.
+ نوشته شده در پنج شنبه 6 دی 1397برچسب:قرآن,ترجمه,صاحبان باغ یمن,مثال قرآنی,بلا,باغ سرسبز,ظلمت,سیاهی,میوه,عذاب,معرفت,آگاهی, ساعت 11:7 توسط آزاده یاسینی