••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

لطیفه های قرآنی

خربزه سه روزه

مردي ادعاي پيغمبري کرد. او را نزد پادشاه بردند. پادشاه از او پرسيد: «معجزه ات چيست؟» گفت: «هر چه بخواهيد.‌» شاه گفت: «خربزه‌اي براي ما حاضر کن.‌» گفت: «سه روز به من مهلت بدهيد.‌» شاه گفت: «همين حالا حاضر کن وگرنه تو را مي‌کشم!». گفت: «اي پادشاه! انصافت کجا رفته؟ خداوند عالم با آن قدرتي که دارد، خربزه را در مدت سه ماه مي‌آفريند. حال من که پيغمبر او هستم، به من سه روز مهلت نمي‌دهيد؟!».

+ نوشته شده در جمعه 23 بهمن 1394برچسب:لطیفه های قرآنی,داستان کوتاه,خربزه, ساعت 18:49 توسط آزاده یاسینی


مطالب مذهبی

انجيل

برخي مسيحيان مانند «کشيش آريوس» و پيروان وي که به نبوّت عيسي معتقد بودند، ولي او را همانند خدا ازلي و ابدي نمي‌دانستند، هرگز حاضر به پذيرش مصوباتي مانند عقيده به «تثليث» نشدند و به همين دليل، از سوي کليسا طرد و مورد لعنت قرار گرفتند. (ويل دورانت، بي‌تا: 4/ 331) موضوع تثليث در الهيات مسيحي، در سال 325 م با حضور سيصد و هجده اسقف در اعتقاد نامه «نيقيه» صورت گرفت. در آنجا براي هم‌ذاتي عيسي با خداوند و الوهيت عيسي چنين حکمي صادر شد: ما به خدايي يگانه ايمان داريم و به خداي قادر مطلق، آفريننده همه چيزهاي ديدني و ناديدني و به يک خداوندگار. عيسي مسيح، پسر خدا، به وجود آمده از ذات پدر، تنها اوست که از ذات پدر به وجود آمده، خدا از خدا، نور از نور، خداي حقيقي از خداي حقيقي، مولود نه مخلوق، هم‌ذات با پدر است. به وسيله او همه موجودات آفريده شدند؛ همه موجوداتي که روي زمين و در آسمانند. او به خاطر ما انسان‌ها و براي نجات و رستگاري ما از آسمان فرود آمد، جسم گرديد و انسان شد. در ادامه همين اعتقاد نامه، نسبت به کساني که آن را نپذيرند، آمده که: کليساي جهاني و رسولان، کساني را که سخنان زير را مي‌گويند، لعنت مي‌کند: «زماني بوده است که پسر وجود نداشته است و بعد به وجود آمده است و او از نيستي به وجود آمده است و نيز اين کليسا کساني را اهانت مي‌کند که بر اين باورند که وجود او از ماهيت يا وجودي به جز ماهيت يا وجود پدر ناشي شده است و اينکه او تغييرپذير بوده و در معرض دگرگوني و تبديل است. (مک گراث، 1384: 57 و 58) علاوه بر اين، چهارمين شوراي جهاني در سال 451 م تصميمات شوراي نيقيه را دوباره تأييد کرد. (همان: 60) در حالي که اناجيل متي باب 1 و لوقا باب 1 و 3، حضرت عيسي را موجودي بشري دانسته‌اند و از اين رو، در نسب‌نامه وي، نام مادر و اجداد وي معرفي شده است.

+ نوشته شده در جمعه 23 بهمن 1394برچسب:مطالب مذهبی,انجیل,عیسی مسیح, ساعت 18:46 توسط آزاده یاسینی


شاهزاده خانم های ایرانی

استاتيـــرا : شاهزاده هخامنشي دختر داريوش سوم و همسر دوم اسکندر مقدوني

استاتيرا : به معني ايجاد ستاره

 

در سال 333 پيش از ميلاد ، نبرد ايسوس بين سپاه اسکندر و داريوش ( اخرين پادشاه هخامنشي )رخ داد ، در اين جنگ داريوش شکست خورد و خانواده اش شامل مادر و همسر داريوش و دختران داريوش که استاتيرا و درييه تيس بودند ، همگي اسير شدند . اسکندر بعد از پيروزي ، با رکسانا دختر يک فرماندار ايراني ازدواج کرد . او مدتي بعد ، پس از مراجعت از هند ، عاشق استاتيرا گشت و با او ازدواج کرد . نزديکترين دوست و سردارش هفستيون نيز با دريپه تيس وصلت کرد . اسکندر اينبار دستور داد تا هشتاد نفر از فرماندهان سپاهش با هشتاد بزرگزاده ايراني ازدواج کنند . وقتي که اسکندر مي‌مرد رکسانا ، همسر ديگر اسکندر ، آبستن بود و از اين جهت مورد احترام مقدوني‌ها واقع شد ، ولي چون او به استاتيرا رشک ميبرد ، او را فريب داد به اين معني که نامه‌اي جعلي از طرف اسکندر به او نوشته ، احضارش کرد و همينکه او آمد امر کرد او و خواهر وي دريه تيس را کشته ، جسد آنها را در چاهي انداختند و بعد چاه را به امر او پُر کردند . در اين کار پرديکاس محرم و شريک جنايت او گشت .

+ نوشته شده در پنج شنبه 22 بهمن 1394برچسب:مطالب ادبی,نامه مادر به دخترش,تو را به کسی هدیه می دهم که از من عاشق تر باشد, ساعت 10:25 توسط آزاده یاسینی


شعر

دل زمن بردي و پرسيدي :که دل گم کرده اي ؟

چون تو جانان مني جان بي تو خرم کي شود

چون تو در کس ننگري کس با تو همدم کي شود

گر جمال جانفزاي خويش بنمايي به ما

جان ما گر در فزايد حسن تو کم کي شود

دل ز من بردي و پرسيدي که دل گم کرده‌اي

اين چنين طراريت با من مسلم کي شود

عهد کردي تا من دلخسته را مرهم کني

چون تو گويي يا کني اين عهد محکم کي شود

چون مرا دلخستگي از آرزوي روي توست

اين چنين دل خستگي زايل به مرهم کي شود

غم از آن دارم که بي تو همچو حلقه بر درم

تا تو از در در نيايي از دلم غم کي شود

خلوتي مي‌بايدم با تو زهي کار کمال

ذره‌اي هم‌خلوت خورشيد عالم کي شود

نيستي عطار مرد او که هر تر دامني

گر به ميدان لاشه تازد رخش رستم کي شود.

عطار

+ نوشته شده در پنج شنبه 22 بهمن 1394برچسب:شعر,شعر زیبا,شعر در مورد عشق,عهد کردی,عطار نیشابوری, ساعت 10:18 توسط آزاده یاسینی


زندگینامه پیامبران

قوم لوط قوم لوط اهل شهري بودند كه بر سر راه قافله ها كه به شام و مصر مي رفتند قرار داشت قافله ها نزد ايشان فرود مي آمدند و ايشان اهل قافله ها را ضيافت و مهماني مي كردند چون اين كارها سالها طول كشيد ، خسته شدند و به بخل روي آوردند كثرت بخل باعث شد كه به عمل شنيع لواط مبتلا شدند لذا اهل قافله اي بر ايشان وارد مي شد با آنان بدون خواهشي لواط مي كردند تا ديگر بر شهرشان فرود نيايند و ضيافت نكنند و به اين عمل همه مردان مبتلا شدند فقط لوط پيامبر مردي سخي و صاحب كرم بود و هر ميهماني بر آنها وارد مي شد ضيافت مي كرد او قوم را از عذاب خداوند مي ترسانيد و هر مهماني بر او وارد مي شد قوم را از شر قوم خود بر حذر مي فرمود . چون مهمان بر او وارد مي شد مي گفتند : مگر تو را نهي نكرديم از مهماني كردن اگر اين كار را بكني به مهمان تو بدي مي رسانيم و تو را نزد آنان خوار مي كنيم پس لوط هرگاه مهمان بر او مي رسيد مخفيانه او را ضيافت مي كرد چون در ميان قوم خود فاميل و عشيره اي نداشت وقتي جبرييل و ملايكه به صورت انساني وارد خانه لوط شدند ، و عده عذاب قوم او را دادند ، زن لوط آتش بر بالاي بام افروخت مردم بقصد عمل لوط با مهمان حضرت لوط به در خانه او آمدند و گفتند : مگر تو را نهي نكرديم مهمان دعوت نكني و قصد داشتند بدي به مهمانان او كه فرشته بودند روا بدارند كه عذاب بر شهرهاي آنان نازل شد و به هلاكت رسيدند.

+ نوشته شده در چهار شنبه 21 بهمن 1394برچسب:زندگینامه,پیامبران,انبیا علیه السلام,حضرت لوط, ساعت 13:12 توسط آزاده یاسینی


داستان

کتابخانه اي در انگلستان بنا شد زيرا ساختمان قبلي قديمي بود. اما براي انتقال ميليون ها کتاب بودجه کافي در دسترس نبود. تنها حلال مشکلات کارمند جوان کتابخانه بود. او آگهي منتشر کرد: همه مي توانند به رايگان کتابها را امانت بگيرند و براي بازگرداندن به نشاني جديد تحويل دهند.کتابها را چگونه بالا بیاورم

+ نوشته شده در چهار شنبه 21 بهمن 1394برچسب:داستان,قصه,داستان پند آموز,چگونه کتابها را بالا بیاورم, ساعت 13:7 توسط آزاده یاسینی